English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4217 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fifteen ball billiard U بیلیارد امریکایی بدون تعیین گوی
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
handline U نخ ماهیگیری بدون چوب وقرقره
hazard U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarding U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazards U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarded U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
shockless U بدون ضربه
floater U هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
fly kick U ضربه در هوا با پا بدون گرفتن با دست
bases empty U ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها
barb U انحنای قلاب ماهیگیری
barbs U انحنای قلاب ماهیگیری
deadbeats U زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
deadbeat U زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
parthenogenesis U ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
bunt U ضربه زدن به توپ بدون تاب دادن چوب
hooks U ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
hook U ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
nonduty status U حالت یا وضعیت بدون کاری عدم حضور در سر خدمت معلق
bunter U توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
smooth see U دریای ارام
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
calm sea U دریای خیلی ارام
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
viewer U امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewers U امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
drags U ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
dragged U ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag U ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
axle stub U اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
fishable U مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
cannon U ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
carom U ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
top U ضربه به بالای توپ بیلیارد
cannons U ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
masse U ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
break shot U نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
follow shot U ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
stop shot U ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
mr. and mrs billiards U بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
cut U فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
cuts U فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
tip U ضربه ارام به توپ
tipping U ضربه ارام به توپ
lob U ضربه ارام و قوسی
lobbed U ضربه ارام و قوسی
lobs U ضربه ارام و قوسی
lobbing U ضربه ارام و قوسی
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
counting U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
three cushion billiards U بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
topicality U حالت مناسب
batten U قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
battens U قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
gorge portion U محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
tap in U والیبالی زدن توپ بسکتبال انداختن گوی گلف با ضربه ارام به سوراخ
voicing U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voices U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voice U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
over stretched wrap U نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
screens U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screen U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screened U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screening, screenings U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
unstressed U بدون مد
to a certainty U بدون شک
doubtlessly U بدون شک
undoubtedly U بدون شک
without U بدون
ex- U بدون
not nearctic U بدون
acheilous U بدون لب
acheilos U بدون لب
ex U بدون
and no mistake U بدون شک
but U بدون
indubitable U بدون شک
i'll warrant U بدون شک
obtrusively U بدون حق
goalless U بدون گل
sans U بدون
undoubted U بدون شک
wanting U بدون
bottomless U بدون ته
downstream radius of crest U شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
drawl U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawled U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawls U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawling U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
acronyms U حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
acronym U حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
free from slip U بدون لغزش
bares U بدون روکش
barest U بدون روکش
inoperculate U بدون دریچه
inofficial U بدون اجازه
backless U بدون پشتی
intolerantly U بدون بردباری
harmlessly U بدون صدمه
promptly U بدون معطلی
baring U بدون روکش
barer U بدون روکش
without justification U بدون مجوز
frozen U بدون ترقی
without recourse U بدون حق مراجعه
guilelessly U بدون تزویر
without recourse U بدون رجوع
free from backlash U بدون لقی
indolently U بدون درد
inelastic U بدون کشش
bared U بدون روکش
workless U بدون عمل
zero elasticity U بدون کشش
irresponsibly U بدون حس مسئولیت
unblushing U بدون شرم
ingenuously U بدون تزویر
bare U بدون روکش
stateless U بدون تابعیت
by rote U بدون فکر
unaligned U بدون صف ارایی
unadvised U بدون اطلاع
irrespective of U بدون ملاحظه
fruitlessly U بدون نتیجه
bloodlessly U بدون خونریزی
stagnant U بدون حرکت
unmanned U بدون سرنشین
unexceptional U بدون استثنا
humble U بدون ارتفاع
unceasing U بدون وقفه
humblest U بدون ارتفاع
Nothing down. U بدون بیعانه.
glabrous U بدون کرک
safely U بدون خطر
faultless <adj.> U بدون مشکل
constantly U بدون تغییر
faceless U بدون ویژگی
faceless U بدون صورت
freely U بدون محدودیت
unequivocal U بدون ابهام
free of tax U بدون مالیات
free play U بدون محدودیت
unequivocally U بدون ابهام
free trader U بدون گمرک
inviscid U بدون لزوجت
alcohol-free <adj.> U بدون الکل
irreflexive U بدون واکنش
cold turkey U بدون آمادگی
toeless U بدون پنجه
impeccable <adj.> U بدون مشکل
to be sure <idiom> U مطمئنا ،بدون شک
endless U بدون پایان
voteless U بدون رای
warless U بدون جنگ
wayless U بدون جاده
unpromising U بدون امید
weanting U بدون بی منهای
static U بدون تحرک
discontinuously U بدون اتصال
unleaded U بدون سرب
without milk U بدون شیر
disconnectedly U بدون ارتباط
immusical U بدون هماهنگی
dimensionless U بدون بعد
unattended U بدون متصدی
vacant succession U بدون جانشین
unvocal U بدون موسیقی
exclusive of U بدون در نظرگرفتن
unvalued U بدون ارج
untitled U بدون سراغاز
untitled U بدون عنوان
immethodical U بدون اسلوب
valveless U بدون سوپاپ
unsigned U بدون امضاء
failure free U بدون خرابی
holdless U بدون گیره
vibrationless U بدون لرزه
diamensionless U بدون بعد
unspotted U بدون الودگی
Recent search history Forum search
1postside
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 if there's any justice
1incentive
1affixation
1Social worker job is to serve everyone without any discrimaintion
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com